اس ام اس سرکاری

دستان پسرک می لرزید... چشمانش گشاد شده بود، دهانش باز مانده بود... توان حرف زدن نداشت... سکوت همه جا را فرا گرفته بود... آخر او هم مانده بود که چه طور میمون می تونه اس ام اس بخونه؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.